نفخ صور

وبلاگ شخصی الهام چینی فروشان اصفهانی

وبلاگ شخصی الهام چینی فروشان اصفهانی

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

سلام

نمیدانم تا چه اندازه با تاریخ مشروطه آشنایی دارید.

خلاصه ای از ماجرای مشروطه این است:

بعد از ماجرای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و پیروی مردم از آن فتوا، تنباکوی ایران که شاه آنزمان حق عوایدش را کلا به انگلستان داده بود، دچار رکود شد و آن حکم لغو شد و نتیجتا استعمار انگلیس ضربه محکمی از این هماهنگی بین مردم و علماء خورد.

سالها بعد جمعی از بازاریان و علماء به اعتراض به بی احترامی خارجی هایی که در دم و دستگاه حکومت ایران بودند و علنا به شرع اسلام و علماء توهین می کردند، در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در تهران تحسن کردند و همین آغاز انقلاب مشروطه بود. اعتراض مردم در کل به دو مساله بود: اولا خارجی هایی که در ایران بودند و به دین و فرهنگ ما توهین می کردند و ثانیا به بدرفتاری های حکومت با مردم (مثل اینکه مالیاتها زیاد بود و حکومت ظلم می کرد و رشوه می گرفت و ...)

با شروع انقلاب مشروطه، بریتانیا که از این خیزش مردم به رهبری علماء خاطره خیلی بدی داشت، دست به کار شد و از طریق تشکیلات مخفی فراماسونری مهره های خودش را وارد انقلابیون کرد و از طرفی با سیاست بازی، اوضاع ایران را کاملا غبار آلود کرد تا شرایطی شبیه فتنه بر کشور حاکم شد. بعلاوه در آن زمان هنوز حوزه علمیه قم وجود نداشت و طلاب برای علم آموزی به نجف که مرکز علمی تشیع در آنزمان بود می رفتند و به ناچار از کشور دور می ماندند. و همین دوری علماء بزرگ از کشور باعث می شد عوامل نفوذی فراماسونری تسلط خوبی بر کانالهای ارتباطی بین مردم و علماء ایران با علماء نجف پیدا کنند. این سه عامل باعث شد که انقلاب مشروطه از درون تغییر هویت داده و به چیزی درست ضد خودش تبدیل شود و کار به جایی رسید که بعد از فتح تهران توسط مشروطه خواهان، اولین اقدامی که انقلابی ها انجام دادند اعدام شیخ فضل الله نوری (از رهبران اصلی مشروطه در آغاز) بود. آنها همچنین سال بعد آیت الله بهبهانی (یکی دیگر از رهبران مشروطه در ایران) را ترور کردن و به آیت الله طباطبایی (که ایشان هم از رهبران مشروطه بودند) اخطار دادند در صورتیکه از امور مملکت کناره نگیرند به سرنوشت دیگر رهبران مشروطه دچار خواهند شد. همچنین مرحوم آخوند خراسانی وقتی با دیدن اوضاع نابسامان انقلابی ها در ایران، تصمیم گرفتند از نجف به تهران مهاجرت کنند، شب قبل از سفرشان به صورت غیر منتظره و بدون هیچ عارضه قبلی ای، جان باختند. و این در حالی بود که ایشان و تمام علماء نجف مدتها بود که فهمیده بودند تلگرافهایی که به تهران می زنند، بیشترشان سانسور می شود و هرگز به مردم نمی رسد...

بدین ترتیب در آنزمان بریتانیا از طریق جنگ نرم که جبهه اصلی اش تشکیلات زیرزمینی فراماسونری در استانبول و پاریس و تهران بود، موفق شد از یک انقلاب مذهبی و مردمی، بلبشو و آشوب و دیکتاتوری و نفوذ عوامل خودش و هر آنچه که به ضرر ایران و به نفع استعمار بود برداشت کند. با آشوبی که در ایران اتفاق افتاد ایران توسط انگلستان و روسیه اشغال شد و اوضاع پریشان داخلی و نبود یک حکومت منسجم و قوی مرکزی و خانه نشین شدن علماء که تنها مدافعان مردم ایران علیه اشغالگران بودند، از آن سال تا انقلاب اسلامی ایران، استعمار بر کشورمان سایه سیاهش را گسترانید، چند سال بعد از اعدام شیخ فضل الله بود که ایران را متفقین اشغال کردند و تمام غلات در بازارها را برای سربازانشان مصادره کردند و چنان قحطی در کشور بوجود آمد که به نقل بعضی آمارها سی تا چهل درصد از ایرانی ها بر اثر آن جان باختند. بعد از مشروطه بود که ایران به کرات مورد هجوم انگلستان، روسیه، عثمانی، آلمان و امریکا قرار گرفت و روی آسایش ندید.

شیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطهشیخ فضل الله و مشروطه

تصاویری که اینجا گذاشته ام، آخرین فصل از کتاب بسیار خوب و عبرت آموز "شیخ فضل الله نوری و مشروطیت" به قلم مهدی انصاری است که واقعا جای تاسف و تامل دارد و نمایانگر تمام عیار این سنت الهی است که "انّ الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم" یعنی خداوند سرنوشت هر ملتی را به دست خودشان سپرده، ملتی که یک روز به فتوای مرجع تقلیدشان قلیانها (و در واقع کمر استعمارگر اجنبی) را شکستند، همان ملت چند سال بعد با اعتماد به اجنبی و به طمع وعده های رنگارنگ و دروغین غربزده ها به علماء شان پشت کردند و در تهران نظاره گر اعدام شیخ فضل الله بودند و دم بر نیاوردند، همان ملت دیدند این نمک نشناسی چه بلاهایی که بر سرشان نازل کرد. پس خداوند با هیچکس عهد اخوت نبسته. باشد که عبرت گیریم و از تکرار آن روزهای سیاه جلوگیری کنیم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۸ آذر ۹۳ ، ۲۰:۳۹
الهام چینی فروشان


تصویر1


آیزنهاور، همان ژنران امریکایی که در 1953 رئیس جمهور شد، در 17 ژانویه 1961 در نطق تلوزیونی وداع خود، با مردمش چنین گفت:

"نهادهای غول آسای نظامی-صنعتی در ایالات متحده یک «تجربه جدید» است و باید برای مقابله با نفوذ بیش از حد لابی نظامی-صنعتی چاره ای اندیشید[1]."

تصویر2

در این پست، مروری گذرا داریم بر اثرات آنچه ژنرال آیزنهاور آنرا یک «تجربه جدید» در اقتصاد امریکا نامید.

در حال حاضر بودجه نظامی سالانه امریکا بالغ بر ششصد و هشتاد و سه میلیارد دلار[2]، یعنی بیش از 39 درصد کل بودجه نظامی دنیا است که برابر می شود با جمع بودجه نظامی یازده کشور بعد از خودش. برای مقایسه، بودجه نظامی سالانه ایران 6 میلیارد دلار است یعنی کمتر از یک درصد بودجه نظامی سالانه امریکا در حالیکه جمعیت ایران 23 درصد جمعیت ایالات متحده است. این یعنی هر امریکایی 25 برابر هر ایرانی از جیبش مایه می گذارد برای نظامیگری حکومتش. ایالات متحده در حال حاضر در هشت کشور رسما دارای ارتش است و در 17 منطقه پایگاه نظامی دریایی دارد و در 22 کشور پایگاه هوایی دارد. بعلاوه امریکا در قالب ناتو هم از قوای مسلح خود برای لشکر کشی به اقصی نقاط دنیا بهره می برد[3]. البته این ها که ذکر شد فقط شامل نظامی گری های رسمی ایالات متحده در دنیا است و قسمت دردآور تر و مهیب تر را در بر ندارد یعنی دخالت های غیر مستقیم امریکایی ها در درگیریهای داخلی سایر کشورها.

با نگاهی گذرا به اوضاع پریشان دنیا، پر واضح است که امریکا این بودجه هنگفت را صرف ترویج صلح و دموکراسی نمی کند هرچند که معمولا بهانه لشکر کشی ها همین ادعاهای توخالی است. مثلا بعد از یازده سپتامبر که به برجهای دوقلو تجارت جهانی در نیویورک حمله شد، در مجموع کمتر از 3000 نفر امریکایی طی آن حمله، جان باختند[4]. فعلا کاری نداریم به اینکه طراح اصلی آن حملات چه کسانی بودند، اما امریکا ادعا کرد گروه القاعده که توسط مسلمانان تجهیز شده، این کار را کرده و خودش نتیجه گرفت که مسلمانان خطر بزرگی برای صلح جهانی هستند! علی رغم اینکه ملیت 15 نفر از 19 نفری که این حملات را انجام داده بودند، متعلق به عربستان سعودی بود[5]، اما امریکا برای از بین بردن تروریسم به افغانستان، فیلیپین، شاخ افریقا، صحرای افریقا، عراق، پاکستان، یمن و کشمیر لشکر کشی کرد و طی حملاتی نیروهای خودش را در آن مناطق مستقر کرد. این لشکر کشی ها از نظر تلفات انسانی، فاجعه بار بودند برای مثال فقط بر اثر جنگ در عراق تا سال 2008 بیش از یک میلیون عراقی کشته شدند[6] و بین 800 هزار تا یک میلیون کودک عراقی در آن جنگ یتیم شدند[7].

در یک نگاه گذرا به تاریخ معاصر جهان می بینیم ایالات متحده تا کنون در 24 کودتای نظامی شرکت مستقیم داشته (مکزیک، کوبا، فیلیپین، چین، پاناما، هندوراس، نیکاراگوئه، هایئیتی، جمهوری دومنیکن، کره، لبنان، کویت، لیبی، عراق...)[8]، بعلاوه امریکا با عملیات های مخفی ای که از طریق سازمان اطلاعات مرکزی CIA طرح ریزی می شود، بدون دخالت مستقیم نظامی در سرنگونی حکومتهای زیادی نقش داشته و هنوز دارد[9].

تصویر3

ایجاد بحران در سوریه و تجهیز مخالفان حکومت اسد به انواع تسلیحات پیشرفته، دخالت رسانه ای در براه انداختن جنگ داخلی در سودان و تجزیه آن با ابزار هالیوود و ایجاد جنگ داخلی در سودان جنوبی و به تبع آن روانه ساختن نظامیان ناتو به آن منطقه نفتخیز به بهانه ایجاد صلح و ایجاد و تجهیز گروهک های تروریستی در منطقه جنوب غرب آسیا به منظور فروش تجهیزات نظامی از طرفی و امن کردن منطقه برای رژیم اشغالگر قدس از طرف دیگر، تازه ترین شاهکارهای این تمدن و اقتصاد بیمار است.

ما ساکنان زمین سالهاست که شاهدیم، مغز همنوعانمان طعمه ی اشتهای سیری ناپذیر مارهای روییده بر شانه های امپریالیسم می شود. ما می میریم تا جیبهای آنها پر از پول شود، اما چرا کاری نمی کنیم؟ آیا اگر همه متحد شویم تا به سیطره ظالمانه این خونخوارها پایان دهیم، موفق نخواهیم شد؟ پس چرا فقط نظاره می کنیم و بدتر از آن، منتظر می مانیم تا چه موقع نوبت سلاخی ما و عزیزانمان برسد؟ همانطور که آنها که امروز عزیزانشان را جلوی چشمشان می کُشند، دیروز شاهد کشته شدن همنوعانشان در نقطه ی دیگری از دنیا بودند، اما دم بر نیاوردند!

آیا منتظریم تمدن غرب، خود به فریادمان برسد و برایمان دل بسوزاند؟ از نهادهای حقوق بشری که خودشان یکی از عوامل اصلی ایجاد جنگ و برادرکشی در جوامع هستند[10] توقع داریم آتشی که می افروزند را خاموش کنند؟ از آنها که با فریبهای زیبا، سعی در بزک کردن چهره زشت امپریالیسم دارند، متوقع باشیم کاری کنند؟ از رسانه هایشان انتظار داریم که فریاد مظلومیتمان را به گوش خودشان برسانند؟ از همان رسانه ها که خود، از قبل همین سیاستمداران و بنگاههای اقتصادی وابسته به آنها ارتزاق می کنند؟ از روشنفکرانشان انتظار یاری داشته باشیم؟ آنها که به اعتراف خودشان عاجزند از درک فاجعه ای که خود، برای بشریت رقم زده اند؟

همچنانکه کارگردان بلژیکی مستند "کابوس داروین[11]" در یادداشتی در باره فیلمش می نویسد:

"من تصور می کنم بیشتر ما از مکانیزم مخرب زمانه خودمان آگاهیم، اما نمی توانیم بطور کامل آنرا متصور شویم. ما قادر نیستیم درکش کنیم، قادر نیستیم آنچه را می دانیم در واقعاً باور کنیم... نگرش متکبرانه کشورهای ثروتمند به جهان سوم (که شامل سه چهارم مردم می شود) در حال خلق آینده ای بی نهایت خطرناک برای تمام بشریت است. به نظر می رسد افرادی که بطور مستقیم در این سازمان مرگ آور فعالیت می کنند، ابداً چهره ی زشتی ندارند و در بیشتر مواقع حتی ظاهرا قصد بدی هم ندارند. اینها شامل من و تو هم هست. بعضی از ما "فقط داریم شغلمان را انجام می دهیم" (کاری مثل پراندن یک جامبو جت از نقطه A به نقطه B که حامل بمب است)، بعضی ها نمی خواهند بدانند، سایرین به سادگی برای بقا تقلا می کنند."

او اعتراف می کند که غربی ها دو راه بیشتر ندارند، یا باید با همین سیستم فاسد موجود کنار آمده، برده وار و بدون اعتراض به او خدمت کنند و یا باید قید بقا را بزنند...



[1]منبع: Eisenhower’s farewell address, Wikipedia

[2] مطابق آمار موسسه بین المللی صلح استکهلم

[3] http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_United_States_military_bases

[4] http://en.wikipedia.org/wiki/September_11_attacks

[5] همان

[6] ORB survey of Iraq War casualties: http://en.wikipedia.org/wiki/ORB_survey_of_Iraq_War_casualties

[7] http://en.wikipedia.org/wiki/Casualties_of_the_Iraq_War

[8] http://en.wikipedia.org/wiki/United_States_involvement_in_regime_change

[9] http://en.wikipedia.org/wiki/Covert_United_States_foreign_regime_change_actions

[10] مثالی شرم آور از این هماهنگی کامل نهادهای به اصطلاح حقوق بشری و رسانه ها و سازمان ملل برای ایجاد جنگ، واقعه دهشتناک قتل عام رواندا است که در آن هشتصد هزار نفر طی صد روز کشته شدند. (http://en.wikipedia.org/wiki/Rwandan_Genocide) همانطور که گزارشهای مستقل و شاهدان عینی واقعه تایید می کنند، غربی ها و سازمان ملل نقش اصلی در براه اندازی این کشتار را داشته اند و برای این منظور از سازمانهای بشردوست هم استفاده کرده اند (http://en.wikipedia.org/wiki/Role_of_the_international_community_in_the_Rwandan_Genocide)

[11] در این مستند نشان داده شده که چطور امریکا به عنوان کمک به جنگ زدگان قحطی زده تانزانیا، با هواپیما نخود زرد وارد افریقا می کند، درحالیکه بعد از صمیمی شدن با خلبانها، متوجه شد هواپیماها فقط حامل نخود نیستند، بلکه در زیر بسته های نخود، بسته های تفنگ و سایر تجهیزات جنگی وجود دارد که به منظور برافروختن آتش جنگ از امریکا وارد افریقا می شود. جنگی که بومیان را در چنان خلسه ای از فلاکت و بی خبری فرو می برد که حتی فراموش می کنند که در همان منطقه خودشان دریاچه ای هست که صید ماهی اش با همان هواپیماها به غرب صادر می شود تا روزانه دو میلیون نفر از آن تغذیه کنند، در حالیکه سهم اهالی تانزانیا از این دریاچه، فقط جان کندن در کارخانه های بسته بندی ماهی و تنفس گاز متان و تغذیه از کله و دم و زائدات ماهی هاست، تا نمیرند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۳ ، ۰۸:۳۴
الهام چینی فروشان